سدناسدنا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

خاتون خونه

سدنا دستش اوف شده

1391/10/4 23:50
نویسنده : مامان سدنا
411 بازدید
اشتراک گذاری

امشب اصلا دوست نداشتم که ازم جدا بشی حتی برای یه لحظه کوچولو اخه همچین شیرین شده بودی و داشتیم مادر و دختر باهم میرقصیدیم و ورزش میکردیمشکلکهای مژی جوووووونشکلکهای مژی جوووووون تازه تو هم پوشک نشده بودی حسابی کیفور بودی که بابا مثلا جون مثل خ...بی محل تلفن زد و گفت ببرمت پیششون اصلا دلم نمی خواست ازت جدا بشم داشتیم باهم کیف میکردیم که زنگ زد منم نتونستم نه بگم ولی از درون اتشفشانی برپا شده بود که نگو...

باکلی دلخوری بردمت بالا نیم ساعت نگذشته بود که مامانی صدام کرد رفتم که تو رو بیارم دیدم که بله دستت خورده به بخاری و حسابی سوخته تاول زده.

انگار دنیا رو سرم خراب شده بود دوست داشتم داد بزنم و گریه کنم ولی به زور خودمو کنترل کردم مامانی هم هی داشت به بابا مثلا جون غر میزد که تقصیر تو...ولی چه فایده دست دخترم سوخته 

حالا تو رو بگو :شکلکهای مژی جوووووون

این جور مواقعه اصلا گریه نمیکنی البته کاش گریه کنی و اذیت کنی تا بلکه یکم از عذاب وجدانم کم بشه .

تحمل دردت خیلی زیاده به خاطر همینم دلم خیلی می سوزه دوست ندارم کوچکترین اسیبی ببینی چون مامان برات میمیره

قربون دختر نازم م م م م م برررررررررم 




پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خاتون خونه می باشد