از تو ه حرف میزنم
از تو که حرف می زنم به یاد تو هرچی می گم ترانه می شه
باغ بی برگی ما گل می کنه ، دریایی از جوانه می شه
همه ی دریچه ها رو به سپیده شعر آفتابی می خونن
بی هراس گزمه های شهر جادو ، شبا مهتابی می خونن
سلام زندگیه مامان امروز دختر گلی بودی چون یه خورده کم وبیش غذا خوردی اخه قربونت برم خیلی بد غذا هستی باید مامانی هزار طرفند بزنه که شما لب وا کنی و مامان وقت و غنیمت بشماره یه قاشق سوپ بذاره تو دهان سر کار خانم فکر کنم به خاطر این طور خوردنت منو پیر کنی اخه برای هر کاری که می کنی مامان جون می گیره و روحش تازه میشه اما وااااااااایییییییییییییییییی از خوردنت
چند روز پیش بردمت چکاپ قدو وزن فقط150گرم اضافه کرده بودی و دکتر گفت که منحنیه رشدت کنده نمی دونی که چه حالی داشتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی