اولین ماه مبارک رمضان با سدنا
خدایا شکرت سال گذشته توی این ماه عزیز همش ورد زبونم دعا کردن بود (چون هم نزدیک زایمانم بود ومن هم از زایمان و اتاق عمل ترس داشتم و مهمتر از اون اینکه دارم به پایان 9ماه انتظار نزدیک میشم ) و این اینکه خدا یه کوچولوی سالم و صالح بهم بده . هروقت که استرس داشتم و فکرهای منفی میومد سراغم سریع شیطونو لعنت میفرستادم و توکل می کردم فقط به خودش و می دونستم که خدا اینقدر بزرگه که حتما دعا های بندهاشو گوش میده و اگه خیر بندش تو اون باشه حتما دعاش مستجاب میشه و خدا تو رو به من داد یه دختر سالم که انشاالله صالح هم باشی . و از روز تولدت تا الان هروز شکر خدا شده ورد زبون منو بابایی شعري زيبا در مورد خدا ( ضرر نداره ح...
نویسنده :
مامان سدنا
13:22