سدناسدنا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

خاتون خونه

ادای نذر ورفتن به مشهد

1391/3/12 13:19
نویسنده : مامان سدنا
254 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز که طبق روال همیشه سرگرم اشپزی بودم تا بابایی بیاد نهار بخوریم .ان روز دیدم بابایی زودتر اومد و یه برگه همراهش منم چون هنوز نهارم  اماده نشده بود سریع رفتم سراغ کارام .بابایی همش میگفت موبایلم و از تو کیفم بده منم سریع بهش  میرسوندمو میرفتم اشپزخونه اما چند دقیقه بعد دوباره یه بهانه ی دیگه میاورد که من برم سراغ وسایلش منم چون کار داشتم اخر صدام دراومد که بابا کاردارم خودت کاراتو انجام بده بعد گفت اون برگه رو بخون خوشت میاد ها !!!!!!!!!میگفتم باشه بعداز نهار اخر سر کلافه شد گفت چرا حس کنجکاویت اینقدر ضعیف شده(اخه عزیزم مامان یه ریزه زیادی کنجکاوه )پاشو الان اون برگه رو بخون. منم سریع رفتم و دیدم واییییییییی بابایی3تا بیلیط هواپیما وحتی هتل هم رزرو کرده برای دو روز دیگه اخه چند روز پیش صحبت از رفتن به کیش میکرد که من مخالفت کردم گفتم من نذر کردم دختر گلم که خوب بشه اولین جایی که سفر کنه مشهد باشه بره پابوس امام رضا که قربونش برم ما رو هم طلبید. نمی دونی از این کار بابایی چقدر ذوق کردمو دیگه دل تو دلم نبود هرچی بابایی میگفت خوب حالا پاشو میزغذارو اماده کن از خوشحالی یادم میرفت ..... دقیقا24/1/1391 ساعت 8صبح پرواز کردیم و رفتیم مشهد و کلی بهمون خوش گذشت . و این اولین مسافرت دختر نازم که ایشالله قربونش برم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خاتون خونه می باشد